توجه به فضیلت ماه رجب
روایت ملکۀ داعی
از پيغمبر اكرم صل الله علیه و آله وسلّم روايت شده است كه فرموده اند : انَ الله تَعَالى نَصَبَ فىِ السَّمَاءِ السابِعَة مَلِكَاً يُقالُ لَهُ الدّاعى «خداوند متعال در آسمان هفتم ( آسمان هفتم يك مسألۀ عجيبى است، نمىفرمايد در آسمان اوّل يا دوّم يا سوم يا چهارم، مىفرمايد در آسمان هفتم كه آن مقام تجليّات ذاتی است ) خداوند مَلكى را در آنجا قرار داده است كه به او داعى مىگويند (يعنى كسى كه افراد را مىخواند، صدا مىزند) فَإذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنادى ذلِكَ الْمَلِكُ كُلَّ لَيْلَة مِنْهُ إلِىَ الصَّباحِ «چون ماه رجب داخل مىشود اين مَلَك هر شب تا صبح صدايش بلند است» طوبى لِذّاكِرين، طوبى لِطّائعين «خوشا به حال آن كسانى كه در حال ذكر هستند، خوشا به حال آن كسانى كه در حال اطاعتند» سپس ملک می گوید: يَقُولُ اللَهُ تَعالی: أنَا جَليسُ مَن جَالَسنى «خداوند متعال می فرماید من همنشين كسى هستم كه خود را با من همنشين كند» وَ مُطيعُ مَنْ أطاعَنى «من اطاعت كسى را مىكنم كه او اطاعت مرا بكند» توجه کنید! خداوند متعال می فرماید: من اطاعت مىكنم وَ غافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرنَى «و مىبخشم كسى كه از من طلب بخشش كند» الشَّهرُ شَهْرى «اين ماه، ماه من است» وَ الْعَبْدُ عَبْدى «اين بندگان همه بندگان من هستند» وَ الرَّحْمَة رَحْمَتى «رحمت هم اختصاص به من دارد» فَمَنْ دَعَانى فى هذا الشَّهْرُ أجَبْتُهُ «كسى كه مرا در این ماه بخواند او را اجابت مىكنم» وَ مَنْ سَئَلَنى اعْطَيْتُهُ «كسى كه از من بخواهد به او مىدهم» وَ مَن اسْتَهْدانى هَدَيْتُهُ به اين عبارت خيلى توجّه كنيد «كسى كه در اين ماه از من طلب هدايت كند من او را هدايتش مىكنم» يعنى تمام جملاتى كه در اينجا هست يك طرف، اين يك فقره در اينجا يك طرف! ما در اين ماه بايد از خدا بخواهيم كه خدا ما را هدايت كند، هدايت كردن يعنى موانع را از جلوى راه برداشتن، راه خود را مستقيم كردن و از خطرات حفظ كردن. وَجَعَلْتُ هذَا الشَّهِرُحَبْلًا بَينْى وَ بَيْنَ عِبَادى «من اين ماه را ريسمان بين خودم و بين بندگانم قرار دادم» فَمَنِ اعْتَصَمَ بى وَصَلَ إلىَّ «هر كسى كه به اين ريسمان چنگ بزند به من مىرسد»
تأکید مرحوم علّامۀ طهرانی بر اهمیت ماه رجب به رفقا و دوستان شان
ماه رجب ماهى است كه فيوضات پروردگار در اين ماه خيلى زياد است و از كيفيّت ادعيۀ ماه رجب، ما مىتوانيم اين مطلب را استنباط كنيم. دعاهاى آن با ادعیۀ سائر ایّام فرق مىكند. جنبۀ توحيدى در اين دعاها غلبه دارد. ایشان هر ساله قبل از ماه رجب دوستان و شاگردان شان را جمع مىكردند و راجع به اهتمام ماه رجب و فضائل این ماه براى آنها مطالبی را بيان مىكردند و خيلى تأكيد داشتند بر اينكه انسان در اين ماه بايد خيلى مراقبت و مواظبت كند. مراقبۀ او و توجّه او بايد از ساير شهور و ايّام بيشتر باشد. و حساب جدایی برای این ماه نسبت به سایر ماهها در نظر می گرفتند. در بعضی ازاین مجالس می فرمودند كه بزرگان طریق و اولیاء الهی از ماهها قبل مراقبه و مجاهده و توجه خودشان را بیشتر می كردند، كمتر صحبت می كردند، و مطالبی را که ضرورت نداشت بیان نمی کردند. تا اینكه توجه آنها به نفس و تمركز آنها بیشتر شده باشد و از تشتّت و افتراق دورتر باشند و به تجمع و جمعیّت و اجتماع نزدیك تر باشند، خلاصه بیشتر در خودشان باشند تا اینكه بخواهند به مسائل دیگری فكر كنند.
بهترین كار برای سالك این است كه در آغاز ماه رجب توبه كند
ورود در ماههای حرام و ماههایی كه مورد عنایت و لطف خاص پروردگار است آداب و شرایطی دارد، شما وقتی كه به دیدن یك نفر می روید با همان لباسی كه در منزل است كه نمی روید، لباس خود را عوض می کنید، حمام می روید، عطر می زنید، خودتان را آماده می كنید، چه صحبتی بكنید؟ چگونه تكلّم كنید؟ ماه رجب هم از دیدگاه اولیاء الهی یک چنین خصوصیتی دارد، لذا می فرمودند بهترین كار برای سالك این است كه توبه كند، قبل از ماه غسل كند، غسل توبه و غسل استخاره و سر به سجده بگذارد بعد از دو ركعت نماز، صد مرتبه « اسْتَخیرُاللـهَ بِرَحْمَتهِ» بگوید یعنی خدایا من خودم را برای ورود در این ماه می خواهم آماده كنم، دست و پای خودم را می خواهم جمع كنم، وضع خودم را میخواهم درست كنم و حساب خودم را می خواهم با تو تصفیه كنم! در یك جایی رفقا سؤال كردند، بهترین عمل برای ماه رجب چیست؟ گفتم: من همانی را عرض می كنم كه بزرگان فرمودند، بهترین عمل این است كه انسان خود را از خود بیرون بیاورد، از خودیت بیرون بیاورد و بعنوان یك عبد باشد و ارادۀ خود و اختیارخود را تسلیم اختیار پروردگار كند، هركاری را قبل از اینكه بخواهد انجام دهد، اول ببیند كه خدا چه میخواهد؟ بعد انجام بدهد، هر فكری كه می خواهد در ذهنش بیاید اول ببیند که خدا بر چه امری رضایت دارد؟ بعد راجع به آن فكر كند، هر اقدامی كه می خواهد بكند اول یك جنبۀ اتصال و ارتباط به او را در نظر بگیرد و بعد نسبت به این قضیه اقدام كند، این مقام عبودیتی است كه اگر خداوند توفیق بدهد به بندهای، می تواند حظّ و نصیب بیشتری را ببرد.
فيوضاتى كه در ماه شعبان و رمضان نصيب انسان مىشود، از ماه رجب منبعث مىشود
مىتوانيم بگوييم كه فيوضاتى كه در ماه شعبان و رمضان هم حتّى نصيب انسان مىشود، از ماه رجب منبعث مىشود و از این ماه است كه به ماه شعبان و ماه رمضان سرايت پيدا مىكند و رجب را «شهرُ الله» مىگويند. يعنى اختصاص به خود خدا دارد و جهتش را هم آنطورى كه مىفرمودند و از بزرگان شنيده شده، اين است كه تجليّات حضرت حقّ در ماه رجب بيش از ساير ايّام است و روايت « ألا إنَّ لِرَبّكُم فى أيَّام دَهرِكُم نَفَحاتٍ ألا فَتَعرَّضوا لَها وَ لاتَعَرَّضوا عَنها »كه از پيغمبر اكرم مروى است را مربوط به ماه رجب مىدانستند. البتّه ممكن است مربوط به ساير ايّام هم باشد، ولى در ماه رجب اين حالت شديدتر است. روايت پيغمبر اكرم كه مىفرمايند: بدانيد كه خداوند متعال در هر وقتى از اوقات يك نفحاتى دارد كه نفحات خاصّهاى است و مواظب باشيد، پیگير باشيد، مترصّد و مراقب باشيد كه خود را در جَنب و در كنار اين نفحات قرار بدهيد و مبادا إعراض كنيد و آن غفلت شما موجب بشود كه آن نفحه بيايد و به شما نخورد و شما را بهرهمند و متنعّم نكند.
فلهذا المؤمن كَيِّس «آدم مؤمن، رِند است» و آدم رِند و زرنگ آن كسى است كه از بهترين فرصتها، بهترين نتيجهها را مىگيرد؛ اين را مىگويند آدم رند و زرنگ. اگر قرار است انسان زرنگ باشد، زرنگ در امر آخرتش باشد. آدم رند و زرنگ به آن آدمى مىگويند كه خودش را- آقا!- معطّل ديگران نكند. اين مىشود آدم زرنگ. معطّل ديگران: زید چطور است، من هم اينجور باشم؛ پا به پاى او بخواهم بيايم. نه، آقا جان! ديگران حساب و كتابى براى خودشان دارند، ما براى خودمان حساب و كتابى داريم. هر كسى براى خودش حساب و كتاب خاصّی دارد معطّل بقيّه بخواهيم بشويم قافيه را باختيم؛ قافيه را از دست داديم. پس به دنبال اين بگرديم چه كارى انجام بدهيم كه بيشتر بتوانیم استفاده بكنيم.
ماه رجب ماه فناء فى الله است
ماه رجب ماه فناء فى الله است، ماه خداست، شهر الله است. پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: « الرَّجَبُ شَهْرُ اللَهِ وَ شَعْبَانُ شَهْرى وَ رَمَضَانُ شَهْرُ امّتَى؛ رجب ماه خداست، شعبان ماه من است كه منظور ولايت است و رمضان ماه امّت من است، ماه عموم امّت من است.» يعنى يك ارتباط خاصّى بين نفوس و بين پروردگار در ماه رمضان هست كه ماه امّت است. ولى رجب شهر الله است، رجب ماه خداست! يعنى يك حالت خاصّى در ماه رجب برقرار است كه از آن حالت خاصّ، اهل الله فقط استفاده مىكنند، نه هر كس ديگر. استفادههاى ديگران ضعيف است. اهل الله هستند كه اين ماه را مىتوانند درك كنند. يعنى جاذبههاى مقام ربوبى و توحيدى و بارقههاى توحيدى كه سالك را زير و رو مىكند و تعلّق سالك را از همه چيز قطع مىكند و او را فقط متوجّه به حقيقت توحيد مىكند و از همۀ آن تزئيلات و فروعات و رشتهها و تعلّقات و ارتباطات مىبُرد، آن در ماه رجب است. حتّى ماه رمضان هم اين كار را انجام نمىدهد. ماه رمضان ماه رحمت است، ماه بركت است، ماه انبساط است، ماه غُفران است، خدا همه را مىبخشد. ولی آن عمل زير بنايى متعلق به ماه رجب است. بخشيدن گناه به درد سالك نمىخورد، بخشيدن گناه اولین چيزي است كه ما انتظارش را از ائمّه و از شُفعاء داريم که بيايند و شفاعت ما را بكنند. آنچه كه به درد سالك مىخورد حالت انبساط نيست، آنچه كه به درد سالك مىخورد حالت بهجت نيست، نه اين كه اينها بد است، اينها خيلى خوب است! گير هر كسى هم نمىآيد، خيال نكنيد! ولى آنچه كه بدرد آن سالك واقعى و رِندى كه همه چيز را مىخواهد در راه خدا ببازد و از همه چيز بگذرد و ژوليده و سر و پا برهنه فقط در حريم او بيايد ديگر در آنجا بخشش گناه و انبساط و بَهجت و اينها نيست آن يك آتشى را مىخواهد كه بزند به وجودش و او را خاكستر كند اين بدرد سالك مىخورد و اين در ماه رجب است. لذا مىگويند رجب شهر الله است.
ماه رمضان براى عامّۀ مردم انفع است ولى ماه رجب براى خصوص سالكان الى الله نفعش از ماه رمضان بيشتر است
ماه رمضان براى عامّۀ مردم نَفع بيشترى دارد ولى ماه رجب براى خصوص سالكان الى الله از ماه رمضان نافع تر است در واقع ماه رجب تفاوتش با دیگر ماه ها این است که بروزات آن خفیّ است، در ماه رمضان همه می فهمند، همه این اختلاف را متوجه می شوند، همین روزه ای که انسان می گیرد می فهمد که این روزه چه تغییری در او ایجاد کرده است حتی افرادی که خیلی اهل این مطالب هم نیستند معترف اند، متوجه می شوند و می فهمند ولی ماه رجب را کسی نمی فهمد، نکته اش هم همین است، ماه رجب برای خاصّان است، لذا خدا نگذاشته که همه بفهمند، متعلق به کسانی است که به دنبال مطلب هستند، برای آنهایی است که در راه اند، برای آنهایی است که به دنبال یک چاره ای می گردند، ماه رجب برای آنهاست، اهتمام بزرگان نسبت به ماه رجب حتّى از ماه رمضان هم بيشتر بود و عبارت ايشان اين بود که ماه رجب و ماه های حرام ، ماه هایی هستند که سالکین نسبت به این ماه¬ها باید واکنش و حساسیت بیشتری نشان بدهند، مسأله یک مسألۀ اعتباری و توهّمی نیست، بلکه یک مسألۀ واقعی است، مشخص است وقتی که ماه رجب می آید حال و هوا با ماه جمادی فرق دارد، چطوری که شما ماه رمضان را می فهمید و متوجه می شوید! حال و هوا در ماه رمضان تفاوت می کند، چطور وقتی محرّم می آید متوجه می شوید حال و هوا عوض شده است، آن اثر معنوی این حادثه، چطور فضا را تغییر می دهد و محزون می کند و فضا را فضای دیگری می کند.
بطور کل همان طوری كه اسماء و صفات الهی متفاوت است و هر اسم يك اثر خاصّی دارد و هر صفت يك اثر خاصی دارد اين نزول اسماء و صفات الهی بر اين عالم و در نفس، هر كدام اينها يك جنبه از جنبههای تربيتی و تكاملی انسان را به وجود میآورد فلهذا ما مشاهده میكنيم در قضايای مختلف اثرات مختلفی برای انسان پيدا میشود در حوادثی كه برای انسان پيش میآيد يك اثرات خاصّی دارد، نماز برای انسان يك اثری دارد كه آن اثر را روزه ندارد! روزه يك اثری برای انسان دارد كه آن اثر را نماز ندارد! هر كدام از اينها يك اثر خاصّ به خودش را دارد حج برای انسان يك اثری دارد كه آن اثر را روزه ندارد اگر شما به جای حج روزه بگيريد فايده ندارد! هيچ فايده ای ندارد! چرا؟ چون جهات وجودی نفس متفاوت و متكاثر است و اين عبادات برای تكميل و ترميم و تدبير يك جنبه از جهات مختلفۀ نفس وضع شده و مشروع شده است. همين طور ايّام و اوقات هم اثرات خاصّ به خودشان را دارند.
تأثیرات ماه رجب برنفس سالک تأثیرات بنیادی و عمیق است
در ماه رجب، عرض شد كه گرچه رحمت پروردگار شامل همۀ افراد است امّا يك خصوصيّت خاصّ نسبت به اولياء خودش و افرادى كه از نقطه نظر سلوكى مراتبى را طى كردهاند دارد و حالات و جَذَبات توحيدى در ماه رجب بيشتر از دیگر ایّام است يعنى آن جنبۀ حالات توجّه انسان و آن روحانيّت، انبساط، حالت لطافت، حالت سبُكى، در ماه رجب مسأله به نوع دیگری وجود دارد؛ حالات، حالات سنگين سلوكى است، حالات سنگين آن جذبات توحيدى است و واردات و بارقات و تأثيراتى كه در ماه رجب بر نفس وارد مىشود آن تأثيرات، تأثيرات عميقتری است، تأثيرات زير بنايى تری است نسبت به آنچه كه در ساير ايّام الله (كه شعبان و رمضان و يا فرض بكنيد كه در ذىالقعده به خصوص دهۀ اوّل ذىالحجّه كه بسيار آن جَلوات و جَذبات خاصّى دارد در آن عُشر اوّل ذی الحجّه) وجود دارد و خود ايشان هم در ماه رجب يك تغييراتى داشتند التفات كرديد ماه رجب يك جنبۀ خاصّی كه دارد اين است كه يك نوع اثر عمقی روی آن خصوصيّات نفس و روی كيفيّت ارتباط انسان با آن حقيقت توحيد دارد منظورم از آن اثر عمقی اين است كه در بعضی از اوقات انسان احساس خوشی، احساس راحتی، احساس انبساط و روحانيّت میكند، نماز میخواند يك احساس روحانيّتی برايش پيدا میشود، روزه میگيرد يك احساس روحانيّتی برايش پيدا می شود دلش میخواهد ادامه بدهد، اين حالت حالتی است كه ما احساس روحانيّت و نورانيّت در خود میكنيم ولی بعضی از اين عبادات و بعضی از كارها يك اثرات عمقی دارند يعنی ممكن است برای انسان آن حالت روحانيّت ظاهری نباشد ولی در باطن يك جوری قضيّه را عوض میكند كه نفس را زير و رو میكند ، برنامۀ ماه رجب اين طوری است يعنی خصوصيّات نفس را و كيفيّت ارتباط انسان با پروردگار را در عمق تغيير میدهد.
ماه رجب ماه خداست! در ماه خدا غير خدا را نبايد داخل كرد
حضرت علامه طهرانی به طور كلّى در زندگيشان، در اعمال شخصى خودشان، توصيه به مراقبت بيشترى مىكردند و مىفرمودند: ماه رجب ماه الهى است، در ماه خدا غير خدا را نبايد انسان داخل كند.
توصیۀ های بزرگان راجع به شدّت مراقبه در این ماه شریف
رفقا از رعایت آداب وخصوصیات ماه رجب غفلت نكنند كه این مأدبه، مأدبۀ الهی است و سفرهای كه خداوند متعال برای بندگان خاص خودش در این ماه قرار داده است و در سایر ماهها نیست، تأثیرهایی كه به واسطۀ فیوضات الهی در این ماه می آید، با ماههای دیگر تفاوت دارد و انگار یك جنبۀ توحیدی و تجلیات قوی تری در این ماه وجود دارد، كه برای قطع تعلّقات در این ماه تأثیر بسیار زیادی دارد، بزرگان دستور میدادند که برای ورود به این أشهُر مبارکه (ماه رجب و شعبان و رمضان) از قبل خودتان را آماده کنید! نه اینکه از شب اوّل رجب بگوئید که: خوب ماه رجب آمد حالا بساطمان را آماده کنیم! نه! از مدّتی قبل خودتان را آماده کنید تا قلبتان برای وفود در این ماه آماده باشد! آماده کردن خود یعنی چه؟
1. صحبت کردن مهمترین آفت سلوک در نزد بزرگان
آمادگی يعنی : مراقبت ، مراقبت بيشتر و عنايت بيشتر و رعايت بيشتر نسبت به آنچه كه به نظر انسان مي رسد كه او مقرّب است، هر كسی، هر چیزی را که به نظرش می رسد، در همان محدودۀ ظرفيّت خودش انجام بدهد! یعنی صحبت با افراد را کمتر کنیم! از حرفهای بیخود و بیمعنا پرهیز کنیم! در دفتر کارمان هستیم، یکی میخواهد بیاید با ما بنشیند حرف بزند به او بگوئیم: آقا برو با دیگری حرف بزن! (حرفهای بیأساس، نه حرفهای ضروری که مربوط با کار هست، بلکه مسائل بیارزش مثل اینکه فلان چیز گران و فلان چیز ارزان شد یا فلان جا زلزله آمد و از این حرفهائی که همه میزنند) یا در جائی هستیم و میبینیم افراد دارند صحبت میکنند گوش به آن صحبتها نسپاریم، دل به آن حرفها نسپاریم همین که دل میسپاریم آنها میآیند و در دل اثر میکنند! همانطور که تیر میآید و آن زهر خودش را وارد میکند! ولی اگر نه، به هنگام صحبت دیگران فقط یک چیزی از گوشش بگذرد و به آن توجّه نکند این اثر ندارد! باید دائم به ذکر مشغول باشیم ولو اینکه به زبان نیاوریم! مراقبه را بیشتر كنیم، در حد ضرورت مسائل را مطرح كنید، از توجه به مسائل زائد كه چندان نفعی به حال ما ندارد، اخبار اینطرف و آنطرف چه می شود؟ بالا چه می شود؟ دیدنها، مسائل، ظواهر، آداب، رفت و آمدهای بیجا، ارتباطهای بیجا كه فقط غیر از اتلاف وقت و تشویش اذهان و اضطراب خاطر ثمرهای ندارد، انسان باید پرهیز كند. حال كه مسئله به دست ما نیست و ما كه كاری نمی توانیم انجام بدهیم. و ما كه نمیتوانیم تأثیری بگذاریم، اقلاً به خودمان بپردازیم، غیر از اینكه ذهنمان فكرمان با این مسائل به تشویش بیافتد و به اضطراب بیافتد و برای ورود و نفوذ جلوههای الهی قلب آرام و ضمیر مطمئن لازم است شما یك مسئله ریاضی را می توانی با فكرناراحت حل كنی؟ یا معادله را می توانی با یك فكر مشوّش بخواهی حل بكنی؟ میشود؟ نمیشود در فیوضات الهی هم شرطش قلب آرام و نفسی صاف است، قلبی كه در اضطراب است فیض الهی بر آن نمی آید كه نمی آید، می آید رد می شود به یكی دیگر می خورد.
قلبی كه در افكار غیر صحیح و غیر واقعی دارد دور می زند، آن فیض می آید و رد میشود، نمیایستد، گیرنده وجود ندارد، فرستنده هست، گیرنده نیست، نمی گیرد، پس باید شرایطش را آماده كرد، موانع را از سر راه برداشت تا اینكه انسان بتواند فیض بیشتری ببرد، هر چه در اين ماه حالت سكوت و حالت سكون و آرامش بيشتر باشد واردات بيشتر خواهد شد و بالعکس، ملائكه در جايى كه تشويش و اضطراب است نمىآيند، ملائكه در جاى سكون و آرامش مىآيند، ملائكه در جايى كه دائماً محلّ جَوَلان فكر و تخيّلات و خيالات است نمی آیند. سكوت يك وِزانى را در انسان به وجود مىآورد كه با حرف، يك همچنين وزان و يك همچنين متانتى و يك همچنين پُرى كه لازمه اين قضيّه اين است كه افاضات الهى بر قلب انسان بيايد، با صحبت يك همچين چيزى نمىآيد. افرادى كه زياد صحبت مىكنند، قلب آنها مشوّش است، اضطراب دارد. ديديد بعضىها فرض كنيد كه ما مثلًا ديديم، مرحوم علّامه طباطبايى يا مثلًا بزرگانى را ديديم يا مثلًا مرحوم آقاى حدّاد، در مجلس كه مىنشستند، تا از ايشان سؤال نمىكرديم حرف نمی زدند؛ يا علّامه طباطبائى، يك ساعت مىنشستيم، همينطور به انسان نگاه مىكرد. ولى بعضىها مىگويند: آقا! يعنى چه؟ انسان بنشينند هِى همينطورى نگاه بكند، ساكت، يك حرفى بزنيم، يك چيزى، آقا! هوا گرم است، خيابان شلوغ است، جنسها گران شده، يك حرفى بالأخره بزنيم، این روش يعنى چه؟
اينها اضطراب دارند، در نفسشان اضطراب دارند، اين اضطراب نمىگذارد كه آرام باشند. ارتباط انسان با اينگونه افراد براى انسان مضرّ است. انسان با افرادى بايد ارتباط داشته باشد كه اين حالت در آنها كمتر است، حالت سكون و آرامش در آنها بيشتر است و در اين زمينه روايات زياد است كه ملائكه در سكوناند، شياطين در اضطرابند.
2. قلب انسان یا جای رحمان است و یا جای شیطان
این مهمان که میرود باید مهمان دیگر بیاید چرا که خانه خالی نمیشود زیرا قلب خالی نمیشود یا جای رحمان است یا جای شیطان! آن مهمانها میروند بیرون مهمانهای دیگر میآیند! این وسط ما حالت خلاَء نداریم و شقّ ثالثی نیست! باید در خود بنگریم و ببینیم در قلب خود چه مهمانهائی را داریم.
3. چگونه ضرر صحبت بیهوده را دریابیم
شما یک نماز بخوانید و بعد از نماز در همان سجّادهتان بنشینید و به سکوت بگذرانید و به حال خود باشید در اینحال ناگهان کسی بر شما وارد بشود و شروع کنید با او به حرف زدن، وقتی که رفت حال خودتان را با حال قبل مقایسه کنید خواهید دید که چقدر فرق کرده است! زیرا این حرف زدن تمام آن حالات آرامش و سکونت را میگیرد و با خود میبرد! و لذا از الآن باید متوجّه این مسأله بود.
4. وظایف سالک در شب و روز
برای این منظور بهتر است انسان اوقات خود را هم تنظیم کند، شب بهتر است زود بخوابد، غذای او غذای مناسبی باشد از این مسائلی که سایر افراد به آن مبتلا هستند باید پرهیز کند، اخبار و مسائل بیارزش، تصاویر، دیدن این فیلمها و مسائلی که غیر از اتلاف وقت و ورود شیاطین در حوزۀ منزل و وجود انسان هیچ اثر دیگری ندارد همۀ اینها را کنار بگذارد؛ قبل از خواب بهتر است از کلمات بزرگان و مطالب آنها چند صفحهای مطالعه نموده به آنچه را که گفته شده است عمل کند؛ شب با وضو بخوابد و صبح زود برخیزد تا برای نماز آمادگی داشته باشد.
5. وظیفۀ سالک در خارج از منزل در ایام این ماه
وقتی که از منزل خارج میشود فقط به این نیّت باشد که میرود تا یک تکلیفی را انجام دهد و برگردد! خود را آغشته با مسائلی که در دور و بر است نکند و از مطالب آنها پرهیز کند، اینها است که باعث میشود حالت آمادگی و تهیّؤ برای انسان پیدا بشود!
6. قدردانی از مواهب الهی موجب توفیق بدست آوردن مرتبۀ بعد میشود
علی کلّ حالٍ، این را ما باید بدانیم: هر مرتبهای از تقوی را که خداوند نصیب ما کرد، اگر قدر دانستیم و از آن محافظت کردیم و اگر بر طبق دستور عمل کردیم، توفیق برای مرتبۀ بعد پیدا میشود، و اگر عمل نکردیم آن مطلب بعدی از دست خواهد رفت!
کیفیت معاشرت در ماه رجب
مرحوم علامه طهرانی دستور مىدادند سالک باید ارتباطش را با افراد به حداقل مراوده و معاشرت برساند، با هر كسى صحبت نكند، نفوسى كه گناه كار هستند در ارتباط با انسان اثر مىگذارند، هر كدام يك اثرى مىگذارند خواهى نخواهى. رفتن هر جا و ديدن هر كس اين براى انسان صحيح نيست. از طرفی بيشتر كردن مجالست با دوستانی كه ارتباط با آن دوستان انسان را از مادّه و مادّيات بيرون بياورد. رفت و آمد با برادران روحانى اخِلّاء روحانى و برادران ايمانى خيلى مؤكَّد است و تأثير بسزايى در انبساط و رفع قبض دارد. بسیار مهم است که انسان با چه کسانی معاشرت داشته باشد و صحبت کند و با چه کسانی برخورد کند
جلوگیری از مسائلی که نفس را از پیشرفت باز می دارد
باید از ورود افكار و تخيّلات به ذهن خودداری كرد .خوب انسان مي نشيند ، تخيّلات مي آيد، افكار مي آيد از اين طرف ، از آن طرف ، انسان جلويش را بگيرد و نگذارد بيايد . موانع براي حركت را از سر راه برداشتن ، ممكن است چيزهايي باشد در منزل يا در خارج، انسان با آنها برخورد كند، آنها توليد فكر ، توليد خيال كنند براي انسان ، ذهن انسان را از خدا دور کند، آن موانع را انسان بردارد اصلاً ديگر در جلوي چشمش نبيند. اشتغال به كارهايي كه انسان را از آن توجّه به پروردگار و توجّه به خود، يعني فرو رفتن در خود، باز مي دارد و پراكنده مي كند و قوّه مخيّله انسان را قويتر می كند و تخيّل را در انسان بيشتر می كند را باید ترک نمود.
اعمالی که به سیر سالک در مسیر حق سرعت می بخشند
1. عیادت مرضی،رفتن به قبرستان
سر زدن به مرضي و عيادت كردن از آنان و همچنین زیارت اهل قبور البتّه نه اينكه هر روز انسان برود، هفتهاي يكبار به قبرستان رفتن و طلب مغفرت براي آنها كردن، آن هم نه ظهر و شب، بين الطلوعين ، پنجشنبه بين الطلوعين انسان برود در قبرستان ، بايد انسان در قبرستاني برود كه نگاه به اين قبرستان او را تكان بدهد ، بلرزاند، او را متوجّه كند فردا نوبت توست ، امروز براي اين و فردا می آيند سر جنازه تو را می گيرند، شوخی هم قضيّه ندارد درست شد؟ برويم بنشينيم ساعتي ، نيم ساعتي بنشينيم، همانطوری كه خود مرحوم آقا فرمودند در كتابشان يك فاتحه بخوانيم بدون اينكه قرآن و چيزي، يك نيم ساعتی ، يك ساعتی به سكوت بگذرانيم ، اين سكوت از قرآن خواندن اثرش در نفس بيشتر است. بعد حالا يك سورۀ تباركی ، يك سورۀ يس، يك چيزی بخوانند اشكالی ندارد، انسان براي اهداء ثواب براي آنها بكند. مهم اين است كه در خود انسان اين مسئله اثر مثبت داشته باشد. عيادت مرضي كردن و صله رحم كردن ، انسان به رحمش سر بزند، ببيند گرفتاري دارد، برطرف كند. به زيارتش برود، عيادت مرضى، رسيدگى به امور بيماران اين به حال انسان سرعت مىبخشد ؛ صله رحم سرعت مىبخشد؛
2. اصلاح ذات البين
اگر كدورتي بين او و بين كس ديگر است، درصدد برطرف كردنش بر بيايد ، اگر مسئلهاي هست خود او اقدام كند، اينها را مي گويند چي ؟ تهيّؤ! اگر بين دو نفر نقارى است انسان آن نقار را برطرف كند اين اثر بسيار عجيبى دارد، بسيار اثر عجيبى دارد. ايشان بارها مىفرمودند: اگر شخصى اصلاح ذات البين را بكند، ممكن است بعضى از درهائى كه به روى او بسته شده به واسطۀ اين عمل باز بشود، اصلاح ذاتالبين خيلى اثر عجيبى دارد. اصلاح ذاتالبين يعنى انسان شيطان را از بين دو نفر بيرون كند و جايش خدا را بياورد ، اين معنا معناى اصلاح ذات البين است. ايشان روى اين مسأله خيلى تأكيد داشتند.
3. مطالعۀ احوال بزرگان
مطالعۀ احوال بزرگان را كردن ، مطالعه احوال بزرگان ، اشعار بزرگان و اولياء را گاهي زمزمه كردن و توجّه كردن به آن معاني . هر روز انسان مثلاً چند خط شعر فرض بكنيد كه از شعر خواجۀ شيراز، مطالعه كند و مفاد او را در حدود وسع خودش و درحدود ظرفيّت خودش مطالعه كند. يا اشعار مولانا رحمةاللـه عليهما، يا اشعار اولياء ديگر ، بزرگان ديگر . خواندن اين اشعار انسان را از اين عالم تكثّرات خارج مي كند و انسان اين مطلب را خودش مي فهمد، يعني خودش متوجّه مي شود كه چطور با وارد شدن در مطالعۀ احوال بزرگان و مطالعۀ اين اشعار اين حالت براي انسان پيدا می شود .
تأکید بزرگان بر روزه ماه رجب
روزه در ماه رجب به اندازهاى تأكيد شده كه شايد مضمون بعضى از روايات به نظر انسان اغراق آميز بيايد، در روزۀ ماه رجب؛ خيلى عجيب، امام صادق عليهالسّلام مىفرمايد- روايتش در همين مفاتيح هم هست- به سالم مىفرمايد كه: از ماه رجب را چقدر روزه گرفتى؟- اواخر ماه رجب بود- گفت: هنوز روزه نگرفتم. حضرت فرمودند: آن قدر ثواب از تو فوت شده است كه غير از خدا كسى نمىداند. يعنى چه؟ ثواب چه چیز؟ ثواب يعنى در ارتباط تو با پروردگار آن قدر مواهب الهى از تو فوت شده و بركات از تو فوت شده كه ثوابش را كسى غير از او نمىداند روزه در ماه رجب بسیار مستحب است مرحوم علّامۀ طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند : برای ورود در ماه رجب خوب است كه انسان به هر مقداری كه می تواند روزه بگيرد، البته اين قضيّه مربوط به ماه شعبان هم هست، منتهی در ماه رجب اهمیِّت بيشتری دارد،
تأکید بزرگان بر زیارت مشاهد مقدّسه در ماه رجب
يكى از دستوراتى كه مرحوم قاضى- رضوان الله عليه- و به تبع آنها بزرگان ديگر،خيلى دستور مىدادند به دوستانشان و به شاگردانشان و به رفقايشان زيارت مشاهد مشرّفه است، روايت ديگرى از پيغمبر اكرم در اينجا نقل مىفرمايند كه: تمام ملائكه تمام ملائكه آسمان و زمين، در شب اوّل رجب همه در خانه كعبه جمع مىشوند و در آنجا مشغول طواف مىشوند. لذا مكّه و عمره رجبيّه ثواب حج را دارد و بسيار مؤكّد است همانطورى كه مرحوم آقا در روح مجردشان فرمودند زيارت على بن موسى الرضا عليهماالسّلام ثواب حج را دارد در ماه رجب و حتّى طبق آن رواياتى كه نسبت به زيارت امام رضا عليهالسّلام آمده خيلى روايات عجيب است.
اين ملائكه مىآيند در كعبه و به دور كعبه طواف مىكنند و خداوند به اينها خطاب مىكند كه: اى ملائكه من! از من بخواهيد كه هر چه مىخواهيد به شما عطا مىكنم. ملائكه، اينها آدمهاى با مروّتى هستند. مىگويند: سالك بايد رفيق باشد، با معرفت باشد، تنها تنها نخورد، خلاصه به ياد رفقايش هم باشد. اين ملائكه همه از سُلّاك حسابى هستند، براى خودشان دعا نمىكنند مىگويند: خدايا! خواست ما از تو اين است كه به افرادى كه در اين ماه روزه مىگيرند و عبادت تو را مىكنند حاجات آنها را بدهى. اين خواست ملائكه است در شب اوّل ماه رجب. خداوند مىفرمايد كه: من حاجت شما را برآورده كردم. البتّه ملائکه هم بىحساب نمىگويند چون مىدانند كه به حساب خودشان هم نوشته مىشود .
قرائت قرآن در ماه رجب
راجع به قرآن نظر مرحوم آقا اين بود كه حداقل يك بار اگر انسان بتواند قرآن را در اين ماه دوره كند بسيار فضيلت دارد.
کیفیِت ادعیه، تهجّد و تفکّر در ماه رجب
مرحوم علامۀ طهرانی بسیار تأکید بر قرائت ادعیۀ ماه رجب داشتند، دعاهاي این ماه بسيار عجيب است و بهتر است كه انسان اين دعاها را بخواند. البته نه اينكه همه را يك مرتبه بخواند، مثلاً بعد از نماز صبح يك دعا را بخواند، بعد از نماز ظهر يكی ، بعد از نماز مغرب يكی. چند دعا دارد كه اين دعاها را متناوباً انسان بخواند. تهجّد و بيداري را هر چه بگوئيم ، كم گفتهايم در ماه رجب، كه خصوصيّاتي كه در اين شبها هست اين خصوصيّات در شبهاي ديگر نيست. و بهتر است كه انسان قدري از شب را به نماز و قدري را به تأمّل و تفكّر، فكر كردن در وضعيّت خود ، مآل خود ، موقعيّت خود، رسيدن به حساب و كتابهاي خود و اينها بپردازد.
اذكار ماه رجب بسيار اذكار، اذكار مهمّى است و به دوستانشان تذكّر مىدادند كه از دعاهايى كه در ماه رجب است بخصوص دعاى شريفى است كه به واسطۀ محمّد بن عثمان كه فرزند عثمان بن سعيد بود، از طرف حضرت بَقيّة الله ارواحُنا فِداه به دست او رسيد كه شيعيان اين دعا را در ماه رجب بخوانند: «أللهمَّ انّى اسئَلُكَ بمَعانى جَميعِ ما يَدعَوكَ بِه وُلاة أمرِه» اين دعا در هر روز در ماه رجب خوانده بشود
توجه کنید آدم پنج خط بخواند با تدبّر بخواند، بخوانید و با تأمل بخوانید و روی مضامینش فکر کنید اینها اسماء و صفات جمالیه و جلالیۀ پروردگار است که از آن عالم، پایین آمده و از نفس معصوم بیرون آمده است برای تأثیر گذاریش بر نفس ما است و با هم خواندن اينها، مرجوح است، بلكه جدا، جدا، انسان بخواند. اين تأثيرات عجيبى براى انسان دارد.
تأکید بزرگان بر ذکر مدام در ماه رجب
يكى از مسائلى كه خيلى مؤكّد است در اين ماه، و همينطور در ماه شعبان و ماه رمضان، اين ذكر مدامى است كه انسان آن ذكر مدام را دارد. ذكر مدام آن ذكرى است كه عدد ندارد و انسان بدون عدد مىتواند آن ذكر را بگويد. اين را ذكر مدام مىگويند؛ جزء اذكار عدديّه نيست و اشكالى هم ندارد براى شخصى كه بگويد. مثل ذكر لا إلهَ إلّا الله. همينطور به نحو مدام انسان آن ذكر را بگويد. دارد راه مىرود لا إلهَ إلّا الله بگويد. نشسته است، آرام بدون اينكه حتّى كسى هم بفهمد يا مثلًا دهان او حركتى داشته باشد، ذكر لا إلهَ إلّا الله بگويد. اين خيلى مناسب است. يكى از آن اذكار، ذكر يونسيّه است كه لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ [3] است كه توصيه شده كه بدون عدد. اگر كسى مىتواند صد مرتبه مثلًا بگويد بين الطّلوعين. اگر يكى مىتواند، دويست مرتبه بگويد. اين ذكر يونسيّه بسيار مهم است منتهى بدون عدد؛ پنجاه مرتبه، هفتاد مرتبه، صد مرتبه، صد و پنجاه مرتبه، هر كسى به آن مقدارى كه خسته نشود و خيلى از بزرگان تأكيد كردند و خود حقير از مرحوم آقاى حدّاد- رضوان الله عليه- شنيدم كه ايشان مىفرمودند كه: گنجهايى در اين ذكر يونسيّه نهفته است و اگر شخصى مداومت داشته باشد، خداوند او را به يك نعمات خيلى بزرگى مىرساند.
http://motaghin.com/منبع
صفحات: 1· 2